مادرانه

خدایا دلگیرم ازت

سلام بازم بعد کلی امید نیومدی دلم خیلی گرفته خدایا آخه چرا  این همه انتظار باید بکشم خدایا تو که میدونی من چقدر بچه دوس دارم چرا اینجوری امتحانم میکنی همه ی دوست و آشنا رو میشنوم که باردارن خدایا این روزا دیگه خیلی بغضم میگیره خدایا منم میخوام مادر شم هیچ نمیتونم تصور کنم که منم باردار شم مامانا بارداری چجوری وقتی برای اولین بار میفهمین باردارین چجوری؟ وقتی برای اولین بار صدای قلب نی نی تونو میشنوین چجوری ؟ وقتی شکمتون بزرگ میشه چجوری؟ وقتی تکوناشو میفهمین چجوری ؟ وقتی برای اولین بار میبینینش چجوری؟ وقتی  شیر میدین چجوری ؟ اینا چجور حسی ان ؟! من حتی نمیتونم تصورشون کنم انگار یه رویان یه رویای دست نیافتنی وقتی میشنوم کسی حاملس میگم ...
16 تير 1393

تو فقط بیا

سلام عزیز دل مامان دوست داشتم زودتر از اینا باهات حرف بزنم ولی میترسیدم که این ماهم الکی امیدوار باشم گرچه مامانی این ماه زیاد برای اومدنت اقدام نکردم آخه اونوقت اسفندی میشی و نیمه دوم وای عزیزم فکر کن یه سال از خواستن تو گذشت ولی هنوزم امیدوارم چون خدای مهربونم هرماه یه امیدی و تو دلم روشن میکنه مامان جون این ماه اثاث کشی داریم خونمونو فروختیم ولی هنوز نخریدیم به زودی ایشالا میخریم مامان جون این ماه خیلی دلم تیر میکشید گرچه مثل همیشه ترشح نداشتم اقدامم که درست نکردم خلاصه گفتم این ماه نمیای ولی 25 پری بودم که دوتا لکه خون دیدم و دیگه ندیدم و دوستای گلم امید دادن که شاید لانه گزینی منم خوشحال درست این ماه نمیخواستم بیای ولی اومدنت مهمتر اگه ...
7 تير 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد